معنی ماه ششم میلادی
حل جدول
فرهنگ فارسی هوشیار
پارسی تازی گشته شاماخ گونه ای چاش (غله) دانه ای کوچک (صفت) واقع در مرحله شش سادس باب ششم نفر ششم.
لغت نامه دهخدا
ششم. [ش َ / ش ِ ش ُ] (عدد ترتیبی، ص نسبی) چیزی که در مرتبه ٔ شش واقع شده باشد. (ناظم الاطباء). در مرتبه ٔ شش. سادس. (از یادداشت مؤلف) (دهار). || از اصطلاحات نجوم است و عبارت از نظر تسدیس است که نیم دوستی است. (از یادداشت مؤلف):
لیکن ازهشتم و ششم خود را
کم ضرر دیده ام ز طالع خویش.
خاقانی.
ماه ماه
ماه ماه. (ق مرکب) ماه بماه. هر ماه و ماهیانه. (ناظم الاطباء).
گویش مازندرانی
در برهان قاطع نام سازی است، در مازندران سوت زدن را گویند...
واژه پیشنهادی
فرهنگ عمید
ویژگی کسی یا چیزی که در مرتبۀ شش باشد، ششمی،
فارسی به عربی
سدس
فارسی به آلمانی
Sechst-, Sechste
معادل ابجد
781